تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : نادر
تاریخ : شنبه 1 تير 1392
نظرات

 

 استاد مکانیک داشت سرسیلندر یک ماشین هوندا را باز می کرد

 که چشمش به یک جراح مشهور قلب افتاد که به داخل تعمیرگاه می آمد.

جراح داخل شد و منتظر ماند تا مکانیک بیاید و نگاهی به ماشینش بیندازد.

ناگهان مکانیک با صدای بلند گفت

« سلام دکتر، می خواهی یک نگاهی به این موتور بیندازی؟»

جراج که قدری متعجب شده بود، نزدیک تر رفت و کنار هوندا ایستاد.

مکانیک کمر راست کرد و دست هایش را با یک تکه پارچه پاک نمود

و گفت «دکتر، به این موتور نگاه کن. من قلبش را باز کردم و والف ها را

بیرون آوردم و هر قسمتی را که آسیب دیده بود یا تعمیر یا عوض کردم و

بعد هم همه چیز را سر جای خودش گذاشتم و حالا ماشین مثل روز

اولش کار می کند. اما یک سؤالی دارم. چطور است که من باید فقط

سالی بیست و چهار هزار دلار در آمد داشته باشم و شما سالی

یک ملیون و هفتصد هزار دلار، و این در حالی است که هر دو اصولا یک

کار را انجام می دهیم؟» جراح مکثی کرد و به بغل ماشین تکیه داد

و آهسته زیر گوش مکانیک گفت

 « اگر مردی این کار را وقتی موتور روشن است انجام بده!»

 

تعداد بازدید از این مطلب: 453
برچسب‌ها: جراح و مکانیک ,
موضوعات مرتبط: , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 113 صفحه بعد

نادر حیدرنژاد . 09113203206 . املاک حیدرنژاد . ویلا و مستغلات آمل


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود